محـض یـار

گر نیـایی فقیر می میرم...

محـض یـار

گر نیـایی فقیر می میرم...

محـض یـار

به نام منشأ تفکّر و دانایی
.....
خدایا!
یادمـان بـده ...
یادمان باشد...
یادت باشیم...
............
اگر با خدا باشیم خدا کافیست
بهترین دوست و استاد و معلم و همراه خداست
پس بیایید تصمیم بگیریم از خدای صالحین غافل نشویم ... انشاءالله
منتظر نظرات و انتقادات شما عزیزان هستم
ایمیل: montazar110@yahoo.com

کلمات کلیدی
نویسندگان

۵۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

دوری و دوستی !!!

آﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﮔﻔﺘـــــــــــﻪ ﺍﻧﺪ :
“ﺩﻭﺭﻱ ﻭ ﺩﻭﺳــــﺘﻲ”
ﻳﺎ ﻃﻌــــﻢ ﺩﻭﺳـــــﺘﻲ ﻧﭽﺸﻴـــﺪﻩ ﺍﻧﺪ ...
ﻳﺎ ﺩﺭﺩ ﺩﻭﺭﻱ ﻧﮑــــــﺸﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ ...

حمایت از کالای ایرانی ؟؟!!

خدمتی نوین از سایپا ...

با این تفاسیر،به زودی پرایدکوپتر هم روانه بازار خواهد شد!!!

وظیفه ی ما روشن است ...

تقدیم به امام دانایی ها و علوم, امام محمد باقر(ع)

حضرت امام محمد باقر (ع):

تو را به پنج چیز سفارش می کنم : اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو، اگر مدحت کنند شاد مشو، و اگر نکوهشت کنند، بیتابی مکن.

ولادت با سعادت پنجمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت بر همگان مبارک.

ازدواج پاک و موفق ...

قال الامام الرضا علیه السلام: اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لا یمنعک فقره و…
هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید. و مبادا فقر او ترا از این رضایت‏ باز دارد و…
﴿میزان الحکمة، ج ۴، ص ۲۸۰﴾

"ﺷﻬـــ ـــﺪﺍ " ای بهترین یواشکی های دنیا

غذایشان نان بود و آب...
چه چیزمان به شهدا رفته که میگوییم اللهم الرزقنا شهادت؟
ازخدا که پنهون نیست ازشما چه پنهون ﺩﺭﻭﻍ ﭼﺮﺍ؟
ﺟﻮﺍنان قدیم ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ! مثـــلاً :
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺳﺎﮐﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥﻣﯽ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪٔ ﻣﺪﺭﺳﻪ، ﺟﯿﻢ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﺟﺒﻬﻪ ....
ﻗﺒﻠﺶ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﻮﯼ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻭ ﺳﻦ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ....
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺩﺍﺭ ﻭ ﻧﺪﺍﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻓﻘﺮﺍ ﯾﺎ ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ....
ﺷﺐ ﻫﺎ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺍﺯ ﭼﺎﺩﺭ ﯾﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﯾﺎ ﺳﻨﮕﺮ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ...
بله ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻫﺎﯼ ﺷﺎﻥ ﻫﻢ ﻋﺎﻟﻤﯽ ﺩﺍﺷﺖ ....

ﺷﻬـــﺪﺍ... ای بهترین یواشکی های دنیا
ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﺪ !
ﺑﻪ خدا ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺧﻠﻮﺕ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ ...
آخر دیگر ﺧﯿﻠﯽ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳت...

تبلت دهه شصتی ها ....

گناه، رفته در چشمم!

با اینکه خدا می‌تونه مچ مارو بگیره ولی همیشه دستمونو می‌گیره ...

اخـم به پدر و مادر !!!

حـرف خـدا !!!

خاک بر سر من و مسلمانی ام ...

پیامبر اکرم (ص):
من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم...
هر کس صبح کند و به امور مسلمانان اهمیت ندهد، مسلمان نیست...

هنرمندانه برخورد کنیم....

باور دارم که حجاب یک هنر است

اما هنرمند کسی است که بتواند دوست خود را با حجاب کند.

سوره قدر و تولد دوباره انسان

چهار تا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم ...

غیرت به معنای واقعی ...

واقعیت قدرتهای غربی !!!

بعضی از مادرها "شیر مرد" پرورش می دهند.....

سلام بر تو ای مادر مالک اشتر علی
درود بر تو که شیر مردی چون سردار سلیمانی را پروراندی

بهشت را زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم

در بهشت هم خشکسالیست .....
این را از تَرَک های کف پای مادرم فهمیدم .....

20 فروردین ؛ سالروز شهادت سید مرتضی آوینی

مادر است دیگر...

مدرک های دانشگاهی شان را نادیده گرفتند، و رفتند جبهه...

پس تمام همّتت را بکار بگیر...
شادی ارواح پاک و طیب تمامی شهیدان صلوات

وقتی پراید جای کامیون را می‌گیرد!

اونوقت بگید پراید بده!! بیجا نیست که وانت بارش هم ساختن!!!


آمریکا شیطان بزرگ است

دیالوگ های جالب فیلم معراجی ها...

چرا میگن با عقل ازدواج کن با عشق زندگی؟؟؟

امیر المؤمنین علی علیه السلام :
عَینُ المُحِبِّ عَمِیَّةٌ عَن مَعایِبِ المَحبُوبِ ، وَ أُذُنُهُ صَمّاءُ عَن قُبحِ مَساویهِ ؛
امیر المؤمنین علی علیه السلام :
چشم عاشق از دیدن عیب های معشوق ، کور است و گوش او از [شنیدن ]زشتیِ بدی هایش کر .

غررالحکم ؛ 6314

متنی زیبا از پرفسور سمیعی

محله ما یک رفتگر دارد، صبح که با ماشین از درب خانه خارج می شوم سلامی گرم می کند و من هم از ماشین پیاده می شوم و دستی محترمانه به او می دهم، حال و احوال را می پرسد و مشغول کارش میشود. همسایه طبقه زیرین ما نیز دکتر جراح است، گاهی اوقات که درون آسانسور می بینمش سلامی می کنم و او فقط سرش را تکان می دهد و درب آسانسور باز نشده برای بیرون رفتن خیز می کند.
به شخصه اگر روزی برای زنده ماندن نیازمند این دکتر شوم، جارو زدن سنگ قبرم به دست آن رفتگر، بشدت لذت بخش تر از طبابت آن دکتر برای ادامه حیاتم است.
تحصیلات مطلقا هیچ ربطی به شعور افراد ندارد.

بزرگی آفرینش (size of the universe)

کاش این جمعه، برای دیدن تو به توافق برسیم ...

سالهاست که تحریم شده ایم از دیدن روی ماهش،
اما...
نه مذاکره‌ای،
نه توافقنامه ای،
و نه گامی مثبت در جهت اعتمادسازی!
آقا ببخش ما را که شما را در وسط شلوغی بازار و اخبار فراموش میکنیم...
و یادمان می رود که فرج شما، در واقع فرج و گشایش کار ماست...
تعجیل در فرجش صلوات

هر کودکی حق دارد کودکی کند...

دوره زمونه عوض شده ...!!!

به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم!

شعری زیبا از مرحوم آیت الله بهجت:

این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور
پس چـرا یار نیـامد کـه نثارش باشیم
سالها منتظر سیصدو اندی مرد است
آنقـدر مـرد نبودیم که یـارش باشیم
اگـر آمــد خبـر رفتـن مــا را بـدهیـد
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم

به امید ظهور
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

انرژی هسته ای واس ماس

گاهی وقتها....

13 بدر

خدا هر جا که تو باشی آنجاست....

سوره مبارکه اسراء آیه 24

دعا کن ...

یا عَلِیمُ یا خَبِیرُ
دعا بکن ...
ولی اگر اجابت نشد، با خدا دعوا نکن
میانه ات با او به هم نخورد
چون تو جاهلی،
و او عالم و خبیر ...

┘◄ میرزا اسماعیل دولابی

نسیه و وجه دستی داده می شود ...

در ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران، دکان غذاخوریی بود که بالای پیشخوان دکانش نوشته بود؛ "نسیه و پول دستی داده میشود، به قدر قوه..." و هر وقت کودکانی که برای بردن غذا برای صاحبکارشان می آمدند، را می دید ... لقمه ای چرب و لذیذ از بهترین گوشت و کباب و ته دیگ زعفرانی درست میکرد و خود با دستانش بر دهان آنها میگذاشت و می گفت مبادا صاحبکارش به او از این غذا ندهد و او چشمش به این غذا بماند و من شرمنده خدا بشم...
او بهترین کاسب قرن حاج میرزا عابد نهاوندی بود معروف به "مرشدچلویی" پیر مردی بلند قامت با چهره ایی بسیار نورانی و خوشرو و با محاسنی سفید...
خدا رحمتش کنه...
چقدر در این دوره نیاز داریم به اینجور انسانها...

اختـلاف !!!

در حالیکه بعضی ها از درد به خود می پیچند،
بعضی دیگر در کوچه پس کوچه های بی دردی مارپیچ میزنند...

زنـان با یک دست گهواره را نگه می دارند....

زنـان با یک دست گهواره را نگه می دارند...
و با دست دیگر دنیـا را ...

شیرمال که میگن اینه!!!

دوستان بفرمائید شیرمال داغ !!!

بـاران نمـاز ...

یقیناً نیکی ها، بدی ها را از میان می برند.

سلام بر تو ای شلمچه ...

سلام بر تو ای شلمچه ...

سلام بر تو ای قرار بی قراران ای جایی که نه چندان دور نردبان معراج و ترقی بودی...
سلام بر تو ای نقطه تلاقی عرش با فرش سلام بر آن نیمه شب هایت ...
سلام بر آن فضای عاشقانه ای که شب زنده دارانت با ترنم زیبا و ملکوتی الهی العفو، می آفریدند.
سلام بر نماز شب هایی که در سنگر های آسمانی تو آغاز می شد و در بهشت خاتمه می یافت.
و باز سلام بر تو ای شلمچه، ای جبهه ی عاشقان، ای تمامیت عرشیان، شلمچه تو مانند موج خاموش و درهم شکسته می مانی به ساغری که خالی از شهد لقاء و بند نام شهادت شده است به دریایی که در بستر خویش آرام خفته است.

شلمچه جزر و مددت کجا رفت؟
هرگاه بسیجی ها در تو، نیستند موج شرارهایت در درون تو فرو رفته است شلمچه!!
جا دارد امروز چفیه ام را بر سر بکشم و اشک حسرت از چشمان ملتهبم جاری کنم  و فریاد بکشم...
من جا مانده ام...

اینجا ایران است، جان می دهند خاک نمی دهند

درد و بلات بخوره تو سرِ ....

درد و بلات بخوره تو سر اونایی که

                 دارن میلیارد میلیارد اختلاس می کنند

خجالت نکش، اینجوری هم به ما نگاه نکن .....

تو در چشم ما از تمام فرشته های دنیا زیباتری ...
حتی با این لباس کهنه ...
با این دستهای چروک و سرمازده ...
لبخند بزن ...
یادمون باشه نه پول دار بودن افتخاره ...
و نه بی پولی و فقر، حقارت!
پس اگر میخواهیم به کسی کمک کنیم ،
حواسمون باشه کرامت انسانیش رو حفظ کنیم.

وای از اون روزی که سی دی زندگیمون رو بذارن تو دستامون ...

وای از اون روزی که سی دی زندگیمون رو بذارن تو دستامون
و بگن برو نگاه کن...
خدایا میشه بعضی از قسمتاشو پاک کنیم؟

تکیه گاه


هر چقدر هم که ضعیف باشی
 گاهی اوقات

می توانی تکیه گاه باشی